مشاورین ارشد فردای روشن (جنوب کشور)

مشاور ارشد بیمه زندگی و سرمایه گذاری حسین لیراوی نژاد حسینی

مشاورین ارشد فردای روشن (جنوب کشور)

مشاور ارشد بیمه زندگی و سرمایه گذاری حسین لیراوی نژاد حسینی

  • ۰
  • ۰

1.  بیمه عمر و فوت

 آقای م.ر 27 ساله و کارگر حاج خلیفه معروف تو یزد بود که کارگاه تولید پشمک و قطاب و ... داشت . یه شب ساعت 11 بعد از پایان کار،که با دوچرخه می خواسته بره منزلش یه ماشین می پیچه جلوش و اون نمی تونه کنترل کنه ، تصادف می شه و اون بیچاره سرش می خوره جدول  ، درجا خونریزی مغزی کرده  و متاسفانه فوت میکنه. همسرش یه بچه دو ماهه باردار بوده و مادر شوهرش هم که مشکل کلیه داشته تو خونه ی مستاجری اونا زندگی می کرده اطرافیان اون خانم و خانواده اش بخاطر مشکلات اقتصادی توصیه می کنند که بچه ات را بنداز. اماخانم مقاومت می کنه تا اینکه مدتی بعد از دفتر نمایندگی بیمه بهش زنگ می زنن که آقای ر قسط حق بیمه اش عقب افتاده بیایید حق بیمه تون رو واریز کنید همسرش از همه جا بی خبر عصبانی می شه و دادوبیداد می کنه و میگه شوهرم مرده ما پول نداریم دیگه هم به اینجا زنگ نزنید.بلافاصله نماینده بیمه میگه فردا مدارک فوت را بیارین دفتر ، نتیجه اینکه 30 ملیون تومان غرامت فوت به خانواده اش پرداخت میکنن و اون خانم بچه اش را حفظ می کنه و با اون پول خونه رهن می کنه مادر شوهرش پیش اون می مونه و مسیر زندگیشون عوض میشه .

نتیجه 1- یک لحظه تصور کن این اتفاق برای ما بیفتد شما خودت چه تضمینی همین الان داری که خانواده ات در نبود شما مشکلی نداشته باشن و چقدر تضمین می دی که تا موقعی که بچه هات به سروسامون برسن و بهت نیاز دارن تو پیششون باشی !!!(جواب بعضی مشتریا:  مرگ فقط واسه همسایه است !!!خدا خودش ما رو حفظ می کنه واسه زن و بچه مون !!میشه این قدر حرف مرگ را نزنی شگون نداره!!)

ویژگی1 :  با بیمه عمر بیمه ملت در صورت فوت طبیعی تا سقف 100 میلیون تومان و در صورت فوت حادثه تا 200 میلیون تومان به خانواده غرامت میدن تا زمانی هم که زنده باشی خودت از سرمایه بیمه نامه ات استفاده می کنی .

2. بیمه عمر و پس انداز و سرمایه گذاری خانواده

 عمو اکبر(به قولی اهبر عمی!) متاهل و دو فرزند دارد ، او از 7صبح تا 7غروب کارمی کند محل کارش در یک کارخانه کوچک است اما متاسفانه دخل و خرجش با هم نمیخواند(مثل زندگی اکثر ما ایرانیها) او تا به پایان ماه نرسیده پولی برایش نمی ماند و تا زمان گرفتن حقوق ماهیانه دست و دلش می لرزداگر فقط چند روز دریافت حقوقش به تاخیر بیفتد دچار اضطراب و استرس می شود. (حق هم دارد بنده خدا با این همه گرونی بنزین و مرغ و ماست و پیاز و سیب زمینی و گوجه و پسته و پراید!) اما راستش هزینه غیر ضروری و ناخواسته هم کم ندارد.او با این وضع بسیار نگران تامین هزینه تحصیل فرزندانش و تهیه جهیزیه برای آینده دخترش، وتامین مخارج ازدواج پسرش است.من به او گفتم عمو اکبر اگر فقط یک دهم حقوقت را برای تامین آتیه فرزندانت کنار بگذاری و من برای شما آینده مالی آنها را گارانتی کنم آیا شما حاضری این کار را بکنی آیا فقط با کنار گذاشتن یک دهم حقوقت مشکلی برای خانواده ات پیش می آید.عمو اکبر بیمه عمر را تهیه کرد و اکنون هزینه های غیر ضروری اش را تبدیل به یک پس انداز و سرمایه گذاری مطمئن نموده است.

ویژگی 2: بیمه عمر مانند پس انداز بانکی است اما با بهره مرکب و تصاعدی و البته یک پس انداز اجباری و منظم برای افرادی که کمتر مقید به پس انداز هستند.

 3. بیمه عمر و آینده کودکان

برادرم وقتی اولین فرزندش به دنیا اومد با صدای بلند و اعتماد به نفس بالا گفت می خوام ماهیانه 50هزار تومان واسه پسرم جدا بذارم بانک و براش حساب بازکنم این کار را هم کرد اما راستشو بخواهید به دو سال نکشیده پولها رو از حسابش خارج کرد و حسابش رو هم بست خیلی برام جالبه من متوجه شدم بالای 90 درصد مشتریام هم همین سرنوشتو  واسه فرزندشون داشتن یعنی به دلایل مختلف که مهمترین دلیلش اجباری نبودن پس انداز بوده دیگه از ادامه راه منصرف شدن. همه پدرمادرا وقتی بچه شون به دنیا میاد اون قدر ذوق و شوق دارن که حاضرن هر کاری واسه آینده نوزادشون انجام بدن اما راهشو بلد نیستن و ساده ترین کار یعنی حساب بانکی را انتخاب می کنن. بیمه عمر حتی برای نوزاد هم امکان پذیر است و چون شما را به طور اجباری و منظم عادت می دهد که حق بیمه تون را واریز کنید لذا این سرمایه گذاری تا سالهای سال ادامه می یابد و وقتی نوزاد به 20 یا 25 یا 30 سالگی رسید یک حقوق بازنشتگی بسیار بالا و یک اندوخته مالی هنگفتی دارد که هزینه ازدواج – جهیزیه – خرید آپارتمان – خودرو و ... برایش میسر میشود .

ویژگی 3 :  طرح بیمه عمر برای نوزادان و کودکان زیر 15 سال سود آوری بسیار بسیار بالایی دارد.

4. بیمه عمر و بازنشستگی

همه ما بیمه تامین اجتماعی داریم بعد از 30 سال کار سازمان تامین اجتماعی (یا به قولی تامین اشتباهی!!) به ما یک حقوق بسیار ناچیز اداره کاری پرداخت می کند که کفاف زندگی یک بازنشسته با داشتن عروس وداماد و نوه را قطعا نمی دهد.در این حال فرد بعد از بازنشستگی به جای استراحت و تفریح و ایرانگردی و جهانگردی مجبور است دوباره کار کند تا گذران زندگی کند.(شما چقدر بازنشسته دیده اید که یا در آژانس و تاکسی مسافرکشی می کنند یا در همان شغل قبلیشان کار می کنند) این سرنوشت اکثر ماست.اگر قبول ندارید انشالله در دوران بازنشستگی بهش می رسید!!چاره کار چیست؟چرا حقوق تامین اجتماعی این قدر ناچیزه؟ جواب: بخش بسیار زیاد درآمد ها و حق بیمه های تامین اجتماعی صرف دارو و هزینه پزشکان و بیماران و بیمارستان ها می شود و بخش بسیار ناچیز آن صرف حقوق بازنشستگی می شود.لذا حقوق بازنشستگیش این قدر ناچیز است.اما در بیمه عمر تمام حق بیمه تان برای خودتان سرمایه گذاری شده و لذا حقوق بازنشستگی آن 5 برابر تامین اجتماعی است.

نتیجه: هر ایرانی باید علاوه بر بیمه تامین اجتماعی جهت درمان یک بیمه عمر نیز برای بازنشستگیش داشته باشد تا مجبور نباشد بازنشسته اما دوباره شاغل باشد.

5. بیمه عمر و از کارافتادگی

یکی از دوستانم که یک پزشک عمومی است وقتی داشتم فرم بیمه عمر را برایش پر می کردم. گفت من بیمه عمر را برای امتیاز فوت و از کار افتادگی اش نمی خرم چون اگر فوت کنم به اندازه کافی سرمایه دارم که همسر و فرزندم دچار مشکل نشوند، حتی اگر از کار افتاده هم شوم یعنی بدترین حالت آن ویلچر نشین هم بشم با ویلچر مطب میام و مریض هامو ویزیت می کنم. من بیمه عمر را فقط به خاطر سرمایه گذاریش می خوام ( دلیل خرید بیمه عمر برایش جنبه سودآوری و سرمایه گذاری اش مهم بود) اما دوست عزیز ، وشما خواننده گرامی ، آیا شغل شما طوری هست که در صورت ویلچرنشینی واز کارافتادگی بتونی به شغلت و کسب درآمدت ادامه بدی ، شغل من هم آنگونه نیست، لذا من هم خودم را بیمه عمر نمودم.

ویژگی 5:  در صورتی که فردی بیمه عمر داشته باشد و به هر دلیلی از کارافتاده شود کل اقساط حق بیمه اش تا پایان قرارداد توسط شرکت بیمه پرداخت شده و فرد بازنشسته می شود ضمنا غرامت از کارافتادگی هم می گیرد.

6. بیمه عمر و مستمری زنان خانه دار

مادرم رو میگم ، همه هم تو خونه میدونیم که مامانم از همه بیشتر زحمت میکشه و کارش از همه ما بیشتره اما نمی دونم چرا نباید خانومای خونه دار بیمه باشن و بعد از مثلا 15تا 30 سال حقوق بازنشستگی بگیرن!؟ کاش می شد یه کاری کرد که خانوم های خونه دار هم بیمه بشن و بتونن  حقوق بازنشستگی بگیرن . تازشم توی همین مدت هم پوشش بیمه ای هم داشته باشن! یعنی میشه . . . !؟ کاش می شد بشه کاری کرد که یه جوری زحمت مامانامونو جبران کنیم! کاش می شد یه جوری زحمت همسرامون رو جبران کنیم! کاش می شد یه جوری زحمت خواهرامونو جبران کنیم!

مادرم سالهاست زحمت کشیده و می کشد شاید از پدرم هم بیشتر کار کرده اما هیچ وقت بازنشسته نشده است.

نتیجه: تمام زنان خانه دار زیر 65 سال سن می توانند بیمه مستمری زنان  داشته و حقوق بازنشستگی دریافت کنند.

7. بیمه عمر وازدواج

من و علی از دوران دبستان با هم دوستای صمیمی بودیم . همیشه با هم بودیم و هیچ وقت بدون همدیگه کاری نمی کردیم . همه چی مون مثل هم بود : درسامون ، پول تو جیبیامون ، لباسامون ، کیفامون و . . . خلاصه مثل سیبی که از وسط گاز زده باشن! من اون موقع ها پول تو جیبیم رو همیشه می گرفتم و مینداختم توی قلکم یا خرجشون می کردم ، علی هم مثل من بود اما بابای علی همیشه یکمی از پول تو جیبی علی رو بهش نمی داد و جمع می کرد و ماهی یک بار می رفت و یکی از اقساط دفترچه قسطی که به اسم علی گرفته بود رو واریز می کرد . تقریبا همه چیزمون مثل هم بود اما نمی دونم چی شد ، نمی دونم چی شد که چند سال بعد علی تونست به راحتی مخارج ازدواجش رو تامین کنه با پول خودش، ضمن اینکه با سرمایه ای که داشت یه کسب و کار خوب هم راه انداخت اما من با کمک بقیه باز هم موفق به این کار نشدم . البته راستشو بخواین بعدا فهمیدیم که بابای علی از بچگی براش بیمه عمر تهیه کرده بود.

نتیجه: فرد بیمه شده با داشتن بیمه عمر امکان دریافت وام در هر زمانی و بطور مکرر با کارمزد 4% را دارد. هر زمانی قبل از اتمام قرارداد نیز می تواند اصل پول های واریزی و سود آن را دریافت کند.

  8. بیمه عمر وبیماری های خاص

 حامد .ع همکار من و نماینده فروش بیمه است یک روز صبح که از مجتمع مسکونی اش آمد بیرون .چشمش به پارچه های مشکی تسلیت افتاد چشمش به عکس اعلامیه ترحیم افتاد خدایا می شناسمش این که همسایه ی خودمونه چند بار دیده بودمش همون پسر جوونه. چقدر مودب بود علت فوتش را از خانمی که آنجا بود و عینک آفتابی زده بود پرسید آن خانم جواب داد به دلیل نارسایی کلیه، ماهها دیالیز می شده و در نوبت کلیه بوده ولی درنهایت کلیه مناسب پیدا نشده و به دلیل مشکلات مالی، خانواده اش از خرید کلیه در بازار سیاه معذور بوده اند!حامد اشک از چشمانش جاری شد. خدایا! آخر چرا؟ چرا هنوز یک خانواده به دلیل نشناختن و نداشتن بیمه عمر، عزیز خودشان را به این سادگی از دست میدهند؟اما نه! مقصر، آنها نیستند؛ مقصر منم، شخص “منخدایا من هم در مرگ این جوان مقصرم من به همه بیمه عمر می فروختم ولی چرا در مجتمع مسکونی خودمان چند بروشور و کاتالوگ بیمه عمر نداده بودم چرابه همسایه هایمان معرفی نکرده بودم چرا کوتاهی کرده بودم ترس از رد شدن و نپذیرفته شدن توسط همسایه ها باعث شده بود آنها را نادیده بگیرم و بیمه عمر را به آنها معرفی نکنم. اگر این جوان بیمه عمر داشت الا سرنوشتش این نبود آخر چرا باید یه نفر فقط بدلیل نداشتن هزینه های درمانی به این راحتی جانش را از دست بدهد از غصه داشت دیوانه می شد به دفترش رفت ومستقیماً به سراغ لیست مشتریانی که تا آن موقع به بهانه ها و دلایل مختلف، به او نه گفته بودند. فقط یک چیز در ذهنش موج می زد: «اگر یکی از فرزندان شان یا حتی خودشان به چنین سرنوشتی که آن جوان به آن دچار شده بود دچار شوند، چگونه خودم را خواهم بخشید؟!» به تمام کسانی که برای بیمه عمر به او نه گفته بودند زنگ زد اما این بار نیت اش فقط آگاهی بخشی به مردم بود به هیچ چیز فکر نمیکرد حقوقش برایش مهم نبود، ترس از نه شنیدن مهم نبود اینکه دیگران درباره اش چه بگویند هم مهم نبود فقط مهم کمک به دیگران بود در عرض 3-4 ساعت به 50 نفری که به او مدتها قبل نه گفته بودند به 35 نفرشان بیمه عمر فروخت عجیب بود! همانهایی که تا دیروز می گفتند “نه”، امروز می گفتند: «لطفاً شماره حساب و جمع کل حق بیمه را اعلام کنید تا واریز کنیم!»چه اتفاقی افتاده بود؟ آنها که همان افراد دیروزی بودند. همان مبالغ را هم بابت همان بیمه عمر می خواستند بپردازند؛ هیچ چیز تغییر نکرده بوده. به جز یک چیز: «قصد و نیت من برای فروش بیمه عمر»اما آن 15 نفر خودشان انتخاب کرده بودند که راهشان چه باشد او تلاشش را کرده بود و قلبا خوشحال بود او نجات زندگی آن 35 نفر را مدیون آن جوان مرحوم 22 ساله بود روحش شاد .

ویژگی 8: بیمه عمر برای 5 بیماری خاص یعنی پیوند اعضا مانند کبد کلیه قلب و سکته قلبی ،سکته مغزی، عمل قلب باز و همه سرطان ها برای هربیماری تا 25 میلیون تومان کمک بلاعوض می کند.

 

معمولابه تجربه دیدم افراد هنگام مواجهه با بیمه عمر چند نوع واکنش دارند:!

1-    دسته اول افرادی هستند که بعد از شنیدن توضیحات وخوندن تبلیغات، اونو جدی نمی گیرند چون متاسفانه نماینده بیمه اون قدر فنی و پیچیده توضیح داده که فرد در ذهنش کلی سوال براش پیش میاد و قادر به هضم مسئله نیست. پس بهترین راه حلی که انتخاب می کنه حذف صورت مسئله به جای حل مسئله است پس به راحتی بی خیال بیمه میشه این طوری با تصمیم نگرفتن خیال خودشو راحت می کنه سری که درد نمی کنه را که دستمال نمی بندن!! به همین دلیل من سعی می کنم اون قدر بیمه نامه را ساده توضیح بدم که دقیقا فرد بدون گیج شدن آگاهی و اطلاعات خوبی پیدا کنه.

 

2-    دسته دوم افرادی هستند که کلا اعتمادی به هیچ چیز ندارن با هزار توضیح و دلیل آوردن هم قانع نمیشن با بهانه های مختلف بیمه عمر را رد می کنن من هم وقتی می بینیم فرد بهونه میاره بی خیالش می شم.اما اگر توضیح بخواد و ابهام وسوال داشته باشه حاضرم تا ساعتها باهاش صحبت کنم.

 

3-    دسته سوم ارزش بیمه نامه رو درک کردن اما ترس از تصمیم گیری دارن. تردید دارن دودل هستن .منتظرند یکی از نزدیکانشون تایید کنه تا اونا هم با جرئت بیشتری اقدام به خرید کنن اونا با مکانیزم به تعویق انداختن تصمیم سعی میکنند از تصمیم گیری فرار کنن.(فوبیای تصمیم گیری دارن یعنی ترس از گرفتن تصمیم)

 

4-    دسته چهارم افرادی هستن که ارزش بیمه عمر را درک کردن و پس از کسب اطلاعات از افراد معتبر و آگاه قاطعانه اقدام به خرید می کنن من قلبا خوشحالم چون یک کار بسیار باارزش ویک تصمیم عالی و هوشمندانه برای تامین آینده خانوادشون گرفتن و من باعث وبانی آن کار بودم.

 

5-   سوال مشترک مردم ایناست: این پولی که به عنوان حقوق بازنشستگی میدن رقمش خیلی بالاست مگه میشه؟ بعضی ها هم میپرسن این پول مثلا 20 یا 30 سال دیگه هیچ ارزشی نداره بدلیل تورم. و سوال مشترک اکثر افراد هم اینه اگه بیمه ورشکست شه یا اینا کلاهبرداردی باشه چی؟ جوابشون را هم حضوری در خدمتم.

 

6-   آخرین مطلب:

الان رو نمی دونم، ولی قدیما می گفتن فرصت سوزی بده ،زشته، درست نیست، یعنی جیزه دیگه !یعنی آدم یه ذره به مغزش فشار بیاره می فهمه که فرصتها مثل ابر می گذرند.

به هر حال من زبونم مو در آورد بس که سعی کردم با داستان و طنز و شوخی و جدی به هر طریقی شده  بگم بیمه عمر خوبه. اگه خواستین در خدمتم ،اگرم نخواستین باشه ،هیچ چی زورکی که نیست .بگو خب ؟ اونایی که همت کردن و خواستن یه زنگی به  ما بزنند اونایی هم که به هزار و یک دلیل آیه یاس می خونن اونا را به خیر و بازم اونا را به سلامت ...بگو خب دیگه حالا که حرفامون به اینجا رسید اجازه بدید آخر منبرم را با شعر تموم کنم باشه!!

من دلواپس انسانم آن که هست می بینمش

ناشناس عبور می کنم از کنار چشمانش

ومی دانم که پرآشوب است خاطرش . من دلواپس انسانم

آنکه خسته می خوابد. خسته بر می خیزد. خسته می گرید. خسته می خندد.

در اندیشه بام است و سفره ای برای شام و دل نگران فردای پرابهام.

من دلواپس انسانم.

قصه ما به سر رسید کلاغ بیچاره به مسکن مهرش رسید....

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

انتشار توانگری مالی شرکت های بیمه در سال ۱۳۹۳

روابط عمومی بیمه ملت- آخرین وضعیت توانگری مالی موسسات بیمه در شورای عالی­ بیمه مطرح و سطح توانگری مالی شرکت های بیمه توسط بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی بیمه ملت و به نقل از اداره کل روابط عمومی بیمه ‌مرکزی، شرکت های بیمه در اجرای مقررات مصوب شورای عالی بیمه (آیین‌نامه شماره ۶۹) موظفند توانگری مالی خود را پس از تصویب صورتهای مالی سالانه در مجمع عمومی، محاسبه و همراه اظهار نظر حسابرس و بازرس قانونی به بیمه مرکزی ارسال کنند.

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

مصاحبه مسئول صدور شرکت بیمهPrimerica کانادا

ﺷﺮﻭﻳﻦ اﺳﺪﻱ ﻏﻔﺎﺭﻱ

لطفاً خودتان را برای خوانندگان سایت ما معرفی کنید؟

با سلام ﺧﺪﻣﺖ ﻋﺰﻳﺰاﻥ و سروران ﮔﺮاﻣﻲ ﺷﺮﻭﻳﻦ اﺳﺪﻱ ﻏﻔﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻢ ﭘﺰﺷﻚ و ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ بیمه‌گر ارشد بیمه‌های زندگی در شرکت پریمریکا در کانادا (phd)ا Senior life underwriter in Primerica Insurance Compa ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺗﻮﺭﻧﺘﻮ و  ارزیاب ریسک پزشکی اشخاص قبل و از مهاجرتم به اینجا سال‌ها به‌عنوان در شرکت بیمه (پزشک بیمه‌گر) در ایران مشغول به کار بودم


ادامه مصاحبه در ادامه مطلب

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

چرا در میان‌سالی و یا کهن‌سالی در کنار خانواده نباشیم؟

چرا به جای چند جا کار کردن و سخت زندگی کردن در کنار همسر و فرزندان و یا حتی نوه‌هایمان نباشیم؟

چرا زمان بازنشستگی به جای فکر هزینه‌های درمان مخارج منزل و هزار چیز دیگر باشیم؟

چرا به فکر آرامش ، استراحت، مسافرت و وقت گذاشتن در کنار عزیزان نباشیم؟

چرا مرحمی بر دل فرزندان و ستونی استوار در سختی‌های زندگی فرزندانمان نباشیم؟

چرا به جای این‌که در دوران میان‌سالی سربار فرزندان و اقوام باشیم، از ما به عنوان پشتوانه‌ای در گرفتاری‌ها استفاده نکنند؟

چرا نگران مخارج و هزینه‌های دوران پیری‌مان باشیم وقتی که می‌توانیم از همین حالا راه حلی مناسب انتخاب کنیم؟

بیاییم ببینیم اگر این بیمه را نخریم چه اتفاقی می‌افتد و اگر بخریم چه می‌شود:


اگر نخریم اتفاق خاصی نمی‌افتد و همان مقدار پولی که می‌خواستیم صرفه‌جویی کنیم و کنار بگذراریم، در راه‌های دیگر خرج شده و هیج ثمره‌ای در زندگی ما نخواهد داشت. مثل خیلی از پول‌های غیر ضروری دیگر که  خرج می‌شوند و دیگر اثری از آن‌ها باقی نیست.

چرا پول‌هایی که امروز هیچ نقشی در زندگی ما ندارند و پس انداز کردن آن‌ها بسیار برای ما ساده هستند را مدیریت نکنیم؟!

به هر حال دوران میان‌سالی و کهن‌سالی پیش روی همه ما می‌باشد مگر این‌که…

ولی اگر همین پول‌های خرد را مدیریت کنیم ناخواسته ما برای خودمان امنیت مالی و امنیت جانی را خریده‌ایم، چرا که در طول مدت حیات کسی خبر از وضعیت جسمی و ادامه زندگی ندارد و اگر اتفاقی افتاد می‌توانیم گوشه‌ای از ضررهای وارده را جبران کنیم و در بحران دستمان به سمت دیگران نباشد، و اگر هم خدای ناکرده بار سفر را بستیم، می‌دانیم پول خوبی برای ادامه زندگی همسر و فرزندانمان هست که ادامه راه را بدون وجود ما  راحت طی کنند و در نبود ما دچار بحران‌های سخت مالی نباشند.

حالا چطور بیمه عمر را تهیه کنیم ؟!

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

یک خانم معلم در آمریکا کاری کرد که اسم او در تمام کتاب های تربیتی و پرورشی چاپ شد.


معلمی با 28 سال سابقه کار به اسم خانم "دُنا".

خانم دُنا یک روز رفت سر کلاس با یک جعبه کفش.

جعبه ی کفش رو گذاشت روی میز.

به دانش آموزها گفت "بچه ها میخوام "نمی تونم هاتون" رو یا بنویسید یا نقاشی کنید و اینها رو بیارید بریزید در جعبه ی کفشی که روی میز منه"

"من نمی تونم خوب فوتبال بازی کنم."

" من نمی تونم دوچرخه سواری کنم."

"من نمی تونم درس ریاضی رو خوب یاد بگیریم"

"من نمی تونم با رفیقم که قهر کردم، آشتی کنم"

"من نمی تونم با داداشم روزی سه بار تو خونه دعوا نکنم"

بچه های دبستانی شروع کردند به کشیدن نمی توانم هاشون.

خودش هم شروع به نوشتن کرد.

نمیتونم ها یکی یکی در جعبه ی کفش جا گرفت.

وقتی همه ی نمی توانم ها جمع شد در جعبه رو بست و گفت "بچه ها بریم تو حیاط مدرسه"

بیلی برداشت و گودالی حفر کرد.

گفت "بچه ها امروز میخوایم نمی تونم هامون رو دفن کنیم"

جعبه رو گذاشت توی گودال و شروع کرد با بیل روی اون خاک ریختن.

وقتی که تمام شد به سبک مسیحی ها گفت "بچه ها دست های هم رو بگیرید"

خودش هم شد پدر مقدس و شروع کرد به صحبت کردن.

"ما امروز به یاد و خاطره ی شاد روان «نمی توانم» گرد هم آمدیم. او دیگر بین ما نیست. امیدوارم بازماندگان او «می توانم» و «قادر هستم»، روزی همانند او در تمام جهان مشهور و زبان زد شوند و «نمی توانم» در آرامگاه ابدی خود به سر برد."

به بچه ها گفت "برید کلاس".

بچه ها وقتی وارد کلاس شدن دیدن مقداری کیک و مقدار زیادی پفک داخل کلاس گذاشته شده.

وسط کیک یک مقوا بود و نوشته بود "مجلس ترحیم نمی توانم"!

بعد از اینکه کیک رو خوردن، مقوا رو برداشت و چسبوند کنار تابلوی کلاس.

تا پایان اون سال تحصیلی، هر کدوم از بچه ها که به هر دلیلی به معلمش می گفت "خانم، نمی تونم"، در جوابش خانم دنا یه لبخندی می زد و اون مقوا رو نشونش می داد و خود اون بچه حرفش رو می بلعید و ادامه نمی داد.

پایان اون سال تحصیلی شاگردان خانم دُنا بالاترین نمره ی علمی رو در مدرسه ی خودشون کسب کردند.

یه قول همین الان همه مون به هم دیگه بدیم. قول بدیم نمی توانم ها رو خاک کنیم....موفق باشید دوستان..🌱🎈

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

من یک مشاور بیمه زندگی هستم 

ارزش کارم خیلی بالاتر از اون چیزیه که تو فکر می کنی
می تونستم مثل خیلیای دیگه نمایندگی جنرال بگیرم و یه دفتر تو شهر بزنم  و  منشی استخدام کنم  تا برم دنبال علایقم  و تو به اجبار بیای و ماشینت رو بیمه شخص ثالث کنی.!!!
اما من این کار رو‌ نکردم
 من اومدم دنبال تو
 تا بهت بگم
 
رفیق  ، سلامتیت ، اینده ت خانوادت و خودت از ماشینت ارزشتون بیشتره   !!!
راستی تو‌ ماشینت رو برای کی میخوای؟؟؟
اگر تا حالا نمی دونستی  بدون   و اگر امروز افکارم رو‌هضم نکنی  هزاران نفر دیگه  هستند که ۳۰ دقیقه مشاوره من براشون اونقدر ارزشمنده که تا همیشه دوستم می مونند . 
 هر چند وقتم به اندازه طلا با ارزشه اما اطلاعاتم برای ساختن اینده ت ارزشش از  طلا بیشتره 
و من هر دوتاش رو  در اختیارت گذاشتم 
اگه هم بگی نه
نخواهم رنجید چرا که  
به من نه نگفتی
 به خودت نه گفتی
 به اینده ت نه گفتی
و‌ به  خانواده‌ت گفتی 
 که مهم نیست وقتی نباشی چه بلایی سرشون میاد !!!
اره رفیق آدمیزاده دیگه 
بعضی حرفا رو‌به زبون نمیاره ولی میگه!
 
من رسالتم رو انجام دادم 
باید برم چون خیلیا منتظر  من هستند با این که ‌ نه رئیسم نه مدیرم و‌ نه واعظ
من فقط یک مشاورم 

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

بیست سال پیش اومدن شرکت بوتان شرکتی که پسر دایی من توش کار میکرد و اونموقع حدودا 120 هزار تومن حقوق میگرفت نوعی از این بیمه که پوشش درمان و از کار افنادگی رو نداشت و فقط سرمایه گذاری و عمر رو داشت رو ارایه کردن.

پسر دایی من راوی این داستانه و اون ماجرا رو با بغض و افسوس اینگونه تعریف میکنه:

مشاور بیمه رو اسکل کردیم و هرکسی تیکه ای بهش میانداخت و از جمع 160 نفری ما تنها 4 نفر از این بیمه خریدن. اونموقع حق بیمه سالیانه 100 هزار تومن پرداخت کردن و نرخ تعدیل حق بیمه یا همون افزایش سالیانه رو نمیدونم چقدر تعیین کردن. بعد از بیست سال یکی از این دوستان رو دیدم و احوال بیمه اش رو گرفتم حدود 580 میلیون سرمایه اش شده بود و من با این پول براحتی میتوانستم اپارتمانی 140پنجاه متری بخرم.

من تحقیق کردم سال 74 دلار 4030 ریال بوده یعنی حتی 10 برابر هم نشده 

از طرفی من میدونم بهترین سرمایه گذاری در ملک و زمین است. اما ایا همه ما میتوانیم این سرمایه گذاری رو انجام بدیم یا مثل بعضی ها بساز و بفروشی کنیم؟ تازه اگر هم بتوانیم همیشه احتمال پول لازم شدن ما هست که با سرمایه گذاری در بیمه علاوه بر امکان وام برای رفع نیاز مالی همچنان پوششهای درمان و از کار افتادگی و حادثه برقراره و سود مرکب ادامه پیدا میکنه.

من میگم خوبه ادم قسمتی از درامدش رو در بیمه سرمایه گذاری کنه بخاطر پوششهاش و برنامه ریزی مالی مطمءن و قسمتی دیگر در بانک بدای دسترسی اسان و سریع و اگر پول قلمبه ای داشت زمین بخره یا سکه و...

بهرحال اگر شما الان سالی 1میلیون بزاری برای بیمه انگار سالی یک سکه گذاشتی کنار و در پایان 30 سال باید توقع 30 سکه رو داشته باشی ولی با محاسبات یکی از دوستان که دکترای اقتصاد بورس و فوق ای تی داشت حساب کرد و خیلی فاکتور ها رو در نظر گرفت و گفت حدود 48-50 باضافه و منهای 5 سکه پیش بینی ارزش حق بیمه سالی 1میلیونه با افضایش سالیانه 15 درصد

یعنی سال بعد 1150000 و همینطور...

گذشته از اینکه فقط بحث سرمایه گذاری نیست و این پکیج که از چهار بخش 

1.سرمایه

2.بیمه عمر

3. درمان امراض خاص

4. پوشش از کار افتادگی

این پکیج رو جذاب میکنه بهر حال صحبت آخر اینکه این به گفته خیلی بزرگتر از من ها یکی از ارزشمتد ترین اختراعات بشره و در کشورهای پیشرفته ای مثل ژاپن و کانادا نرخ 500 درصدی داره یعنی هر نفر 5تا از این بیمه رو داره

با آرزوی شادکامی و تندرستی برای همه مردم ایران زمین

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

آینده نگر باشید

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

مشاوره رایگان در محل کار شما

  • حسین لیراوی
  • ۰
  • ۰

بیمه زندگی وسرمایه گذاری

  • حسین لیراوی